Web Analytics Made Easy - Statcounter

ادعای نبود گردش نخبگانی در دولت سیزدهم در حالیست که در بررسی انتصابات دو دولت سابق اثری از توجه به نخبگان نیست و نگاه جناحی و حزبی منفعت گرایانه در آن نمایان است.

به گزارش خبرگزاری برنا، دولت سیزدهم پانزدهمین ماه خود را سپری می‌کند و اکنون رئیس جمهور نسبت به ترکیب و چینش اولیه اعضای دولت به یک جمع‌بندی رسیده و براساس آن تغییرات جدیدی را اعمال می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اولین تغییر، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود که منشا تغییرات دیگری نیز شد. حجت‌الله عبدالملکی پس از چند ماه حضورش در وزارتخانه کنار رفت و پس از چند ماه نهایتا صولت مرتضوی توانست اعتماد مجلس را برای تصدی پست وزارت کار جلب کند. عبدالملکی که در این مدت به عنوان مشاور رئیس جمهور فعالیت می‌کرد، به عنوان رئیس سازمان مناطق آزاد منصوب شد و محسن منصوری از استانداری تهران به معاونت اجرایی رئیس جمهور منتقل شد.

بخشی از این تغییرات، حاصل این پانزده ماه سنجش مدیریتی بود که بی‌شک نشان‌دهنده این است که دولت عزم تغییر و اصلاح دارد و هرجا که نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود، دست به تغییر و جابجایی می‌زند. هرچند دولت در معرفی جایگزین عبدالملکی تمام سعی خود را کرد تا زاهدی‌وفا که گزینه‌ای دانشگاهی و خارج از دایره اعضای فعلی دولت بود، جایگزین وی شود ولی مجلس با انتخاب او موافقت نکرد.

همین چند تغییر کوچک منجر شد که در روزهای گذشته برخی رسانه های عمدتا اصلاح طلب دولت را به عدم توجه به گردش نخبگاتنی و بسته بودن حلقه دولت رئیسی متهم کنند.

این در حالیست که پست‌های کلیدی دولت های یازدهم و دوازدهم بین اعضای نزدیک به رئیس جمهور می چرخید و اجازه ورود کسی به داخل این دایره داده نمی شد.

محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت دوازدهم و یکی از نزدیک‌ترین شخصیت‌ها به روحانی مثالی بر این مدعاست. واعظی در دولت اول روحانی به عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات فعال بود ولی در دولت دوم به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور فعالیت داشت.

علی ربیعی دیگر شخصیت نزدیک به روحانی نیز از این قائده مستثنی نیست. با آغاز بکار دولت اول حسن روحانی، وی علی ربیعی را برای تصدی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به مجلس معرفی کرد و او در دولت دوم روحانی نیز در این جایگاه بود ولی در ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ با رای نمایندگان مجلس از این سمت برکنار شد. پس از برکناری روحانی اورا به سمت سخنگویی دولت منصوب کرد.

محمد شریعتمداری نیز قرابت خاصی با روحانی دارد و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت دوازدهم بود در حالی که پیش از این در دولت دوازدهم وزیر صنعت، معدن و تجارت، معاون اجرایی رئیس‌جمهور، جانشین رئیس‌جمهور در شورای عالی ایرانیان، شورای عالی فضایی و شورای استاندارد و تحقیقات صنعتی نیز بود.

محمدباقر نوبخت حقیقی هم معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت دوازدهم بود در حالی که پیش تر به عنوان سخنکوی دولت یازدهم برگزیده شده بود.

 

سیدرضا صالحی امیری بعد از اعلام کاندیداتوری حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری،  به عنوان معاون فرهنگی ستاد وی منصوب شد و با حضور در برنامه زنده ثریا که در تاریخ ۸ خرداد ماه سال ۱۳۹۲ از رسانه ملی پخش شد، به نمایندگی از حسن روحانی، در حضور سه تن از نمایندگان دیگر کاندیداها، به تشریح برنامه‌های دولت تدبیر و امید در خصوص نظام آموزش و پرورش و همچنین نظام آموزش عالی پرداخت. او پس از پیروزی روحانی در انتخابات به سمت ریاست کارگروه شناسایی و تعیین اعضای فرهنگی کابینه منصوب شد.

سرپرست وزارت ورزش و جوانان،  رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس کمیته ملی المپیک سه مسئولیتی بود که صالحی امیری در دو دولت روحانی کسب کرد.

معصومه ابتکار نیز دیگر شخصیت است که در دو دلت روحانی دو مسئولیت کاملا متفاوت داشت.

ابتکار در حالی که در دولت اول روحانی به عنوان رئیس سازمان محیط زیست منصوب شد در دولت دوازدهم به عنوان معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور برگزیده شد.

شهیندخت مولاوردی نیز دیگر گزینه ای بود که به عنوان معاون سابق امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری ایران در دولت یازدهم و دستیار سابق رئیس‌جمهور ایران در امور حقوق شهروندی در دولت دوازدهم برگزیده شده بود.

 

حسین فریدون که اکنون به حکم دادگاه و به دلیل تخلفاتش در زندان به سر می برد، دستیار ویژه سابق رئیس‌جمهور ایران، مشاور محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران بود. رئیس جمهور سابق با وجود انواع پیغام‌ها درخصوص تخلفات برادرش اصرار داشت که برادرش را در مسند نگه دارد در حالی که تجارب و تحصیلات فریدون ارتباطی با 

 کامبیز مهدی‌زاده داماد رئیس جمهور سابق نیز از زمره این گزینه هاست. عضو ستاد سیاست‌ گذاری و رئیس نخبگان و جوانان و رئیس ستاد توسعه فناوری حوزه انرژی معاونت علمی مسئولیت‌هایی بود که مهدی‌زاده در دولت روحانی تصدی‌‌گر آنها بود. 

او همچنین در مهرماه 98 به ریاست کارگروه ازدیاد برداشت نفت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری منصوب می شود که انتصابی حاشیه ساز هم بود.

اینها صرفا در سطوح بالای دولت‌های یازدهم و دوازدهم بود و در سطوح پایین‌تر شخصیت‌هایی بودند که صرفا به واسطه فعالیت در ستاد روحانی در سمت ها و جایگاه های خاص و بعضا حساس قرار گرفته بودند. در حالی امکان بهره‌گیری از ظرفیت عظیم دانشگاهی و کارشناسی برای بکارگیری در سمت‌ها بود. دولت روحانی از همان ماه های اول تمامی پست های مدیریتی خاص و مخصوصا بخش های مالی را تغییر و گزینه هایی را جایگزین کرد که پیش تر قرابتی با فضای تبلیغاتی‌اش داشتند. 

ادعای نبود گردش نخبگانی در دولت سیزدهم در حالیست که در بررسی انتصابات دو دولت سابق اثری از توجه به نخبگان نیست و نگاه جناحی و حزبی منفعت گرایانه در آن نمایان است.

انتهای پیام/

آیا این خبر مفید بود؟ 0 0

نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: دولت روحانی گردش نخبگان انتصابات رئیسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۴۵۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • اعضای کابینه سیزدهم در حاشیه جلسه دولت چه گفتند؟
  • پخش زنده| نشست وزرا و معاونان رئیس‌جمهور در حاشیه جلسه دولت
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • کاندیداتوری عضو شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری /صادق زیباکلام برای مصاحبه آمد، زاکانی برای گزارش دادن /خاطرات آیت الله هاشمی
  • میزان پیشرفت طرح‌های خدمات بهداشتی و درمانی در دولت سیزدهم ۵۵۰ درصد بوده است
  • بهره‌برداری ۷۱ طرح بهداشتی و درمانی لرستان در دولت سیزدهم